قدس آنلاین: متأسفانه در دوران دفاع مقدس و سالهای پس از آن آثار هنریاندکی به بازتاب این حضور پرداختهاند. در این میان اهالی ادبیات توجه بیشتری به نقش زنان داشتهاند و در کتابهایی با نگاهی زنانه ابعاد مختلف این نقشآفرینی کم نظیر را به تصویر کشیده است. از جمله مهمترین این کتابها میتوان به «دا» ، «دختر شینا» ، «فرنگیس»، «من زندهام» و «نامههای فهمیه» اشاره نمود. حال سؤال این است که این آثار و ورد این نویسندگان زن به عرصه ادبیات دفاع مقدس چه روندی را طی کرده و چه تأثیری در این حوزه داشته است؟
**آشنایی با صورت زنانه جنگ
بهناز ضرابیزاده نویسنده کتابهای «دختر شینا» و «گلستان یازدهم» در پاسخ به این پرسش ابتدا به تعریف ماهوی خاطره پرداخته و با ذکر این نکته که خاطره یک گونه روایت است و باید به صورتی نوشته شود که خواننده، بداند این گفتار یک روایتی است که حقیقت داشته است؛ عنوان کرد: بنابر این تعریف زمانی که ما در حوزه خاطره وارد میشویم، چیزی را مستند و مکتوب میکنیم که قبلاً اتفاق افتادهاست. حالا اگر این روایت از زبان زنانی باشد که در جنگ حضور داشته و در دل یک اتفاق و حادثه بودهاند، با همه آن ویژگیهای یک روایت زنانه و جزییاتش، باعث میشود مخاطب، متوجه شود در یک زمانی جنگی اتفاق افتاده است که آن جنگ، جنگی نبوده است که تنها مردان را درگیر کند. یعنی جنگی نبوده است که تنها در خاکریز و در خط مقدم اتفاق افتاده و نقش آفرینان آن تنها مردان رزمنده باشند بلکه در کنار این مردان، زنان و حتی کودکانی بودهاند که به ناگاه جنگ به زندگیشان وارد شده است و آنها مجبور شدهاند، با آن زندگی کنند.
ذکر این روایت در همین حالای که من با شما صحبت میکنم جذاب است چون ما جنگ را در یک شکل مردانه میبینیم و هر زمان که این واژه را میشنویم در ذهنمان تصویر مردانی میآید که مشغول نبرد هستند. حالا شما فکر کنید در دل این رویداد مردانه ما با حضور زنان و کودکانی مواجه شده و از اتفاقهایی مطلع میشویم که احساسات همه مردم را جوشان میکند. به این دلیل که همگی قبول داریم ماهیت جنگ به شیوه و گونهای نیست که زنانه باشد و یک زن طاقت و توان رویارویی با آن را داشته باشد.
نویسنده کتاب «دخترشینا»در ادامه با اشاره به تأثیر مواجهه با چنین روایتی افزود: زمانی که ما روایتهای یک زن را از دل جنگی که تجربه کرده و اتفاقاتی که از سرگذرانده میشنویم، اول به بی رحمیدشمنی که با ما جنگیده پی برده و سپس به قدرت ایمان و تفکر و اراده زنانی پیمیبریم که در مقابل این دشمن ایستادهاند و با خودمان میگوییم چه شیرزنانی بودهاند که توانستهاند در این کارزار مقاومت کنند و علاوه بر اینکه مقاومت کردهاند، سبب خیر و پشتیبان دیگران، بخصوص مردانشان هم بودهاند. درست است که این زنان بیشتر در نقش پشتیبانی حضور داشته و در نقشهایی مانند پرستار به وظیفه شان عمل کرده است و کم پیش آمده صلاح به دست بگیرند و در خط مقدم بجنگند.
این نویسنده مطرح دفاع مقدس با اشاره به دیگر تأثیر این روایتها بیان کرد: از طرف دیگر این تهدید وجود دارد که به مرور زمان این خاطرهها و حوادث از یادها پاک و به دست فراموشی سپرده شوند و دیگر کمتر کسی از آینده گان از رشادتهای این زنان مطلع باشد و نسل آینده نداند که زنان ما پا به پای مردانشان در این جنگ پایداری و مقاومت کردهاند؛ مکتوب و مستند شدن این خاطرات از این فراموشی جلوگیری کرده و باعث ماندگاری آن برای نسلهای آینده میشود.
به ادبیات کشور چند نویسنده خوب معرفی شد
وی با اشاره به اینکه قائل به تقسیم بندی ادبیات از نظر زنانه و مردانه بودن، نیست، اظهار کرد: همین که زنان نویسنده قلم به دست گرفتند و این جسارت و جرأت را پیدا کردهاند که از جنگ بنویسند، اتفاق خوبی ست. شاید اگر این روایت نویسیها نبود یک تعدادی از زنان نویسنده اصلاً وجود نمیداشتند یعنی این جریان باعث شد زنانی به حوزه نویسندگی وارد شوند وبه عنوان نویسنده به ادبیات معرفی شوند و بعد هم با تلاش و پشتکار خودشان، قلم ونثرشان پخته تر بشود و بعد از این پختگی ادبیت نثرشان هم بیشتر بشود. در نتیجه به حوزه ادبیات تعدادی نویسنده خوب هم معرفی بشود. من از این منظر به ورود این بانوان به ادبیات حوزه دفاع مقدس نگاه میکنم و به نظرم نباید دست به تقسیم بندی بزنیم.
وی در پایان افزود: از سوی میتوان این فرصت را مغتنم شمرد از این جهت که زنان نویسنده میتوانند به بیان حالات و روحیات زنان در جنگ بپردازند، چون قبل از این مردان نویسنده که از جنگ مینوشتند، ذهنشان بیشتر درگیر توپ و خمپاره بوده و از حوادث جنگ نوشتهاند، به همین خاطر یک زن را که به همراه شوهرش به میدان جنگ آمده و در حوزه پشتیبانی فعال بوده است را نمیدیدند و شاید در روایتهایشان هم آن را بیان نمیکردند اما حالا که زنان به این حوزه وارد شدهاند، میتوانند به این روایتها و خرده فرهنگهای جنگ که ممکن بود مردان از آن غافل باشند، بپردازند. به اعتقاد من باید بیشتر در این حوزه بحث کرد و از این منظر به موضوع ورود بانوان نویسنده پرداخت.
چند استثنا نباید مبانی کار علمی قرار بگیرد
محمدجواد جزینی نویسنده «زنان نویسنده جنگ تحمیلی» که به بررسی آماری متون تولید شده توسط زنان نویسنده از جنگ پرداخته است.در باره حضور زنان نویسنده و تأثیرشان درحوزه ادبیات دفاع مقدس اظهار کرد: من خیلی با این گفته که یک جریان خاصی اتفاق افتاده است، موافق نیستم. من در کتاب «زنان نویسنده جنگ تحمیلی» به این موضوع پرداخته ام. این کتاب اثری پژوهشی ست که در آن آثار نویسندگان زن در حوزه جنگ مورد بررسی قرار گرفته است و هدف از اجرای آن تعیین سهم زنان در نوشتن از جنگ به لحاظ کمیو کیفی بود. اینکه این زنان در تولید خاطرات، داستان و فیلمنامه در حوزه جنگ چقدرسهم داشتند، موضوع اصلی این پژوهش بود. هیچ پژوهش آماری به ما نمیگوید که رشد اینها هم به لحاظ رشد عناوین و هم به لحاظ حضور نویسندگان زن بیشتر شده است.براساس این پژوهش از سال ۸۵ به بعد اتفاقا رشد تولید کتابهای مربوط به دفاع مقدس روز به روز کمتر شده است. بر این اساس اگر بخواهید جریانی را هم پیدا کنید باید به آثار دهه ۶۰ و ۷۰ نظر بیندازید. دهه ۷۰ یکی از پررونق ترین دههها هم از لحاظ کمیو کیفی ست.
این نویسنده ادبیات دفاع مقدس و مدرس در پاسخ به این پرسش که لقب پرفروشترین کتاب سال یا چاپهای چندباره آنها نشانگر تقویت این جریان نیست،عنوان کرد: آثاری مانند «دا» استثنا هستند. اینگونه آثار به دلیل تبلیغات جور واجور ناشر در ذهن من و شما بیشتر دیده میشود. تنها یکی دو کتاب به این شکل دیده شدند و این به معنی شکل گیری یک جریان نیست. در حال حاضر میدانید که کتاب را میدهند دست فلان هنرپیشه و با آن عکس میاندازند و این ذهنیت را ایجاد میکنند اما در حوزه پژوهش چنین آماری نه به لحاظ کمیو نه به لحاظ کیفی وجود ندارد. به لحاظ کمیتعداد این نوع کتابها در دهه ۹۰بسیار کم رنگ شدهاست زمانی در سال ۱۲۰ تا نزدیک به ۲۰۰ اثر تولیدات داشتیم الان به ده، بیست اثر رسیده است آن هم از طرف نهادهاست. همانطور که گفتم تعداداندکی کتاب به وسیله تبلیغات مطرح شدهاند،البته این اتفاق خوبی ست و چی بهتر از اینکه مردم کتاب بخوانند اما نباید این چند استثنا مبانی کار علمی قرار بگیرد و باعث یک قضاوت کلی در مورد ادبیات بشود.
وی بااشاره به حضور نویسندگان زن در مقام بازنویس برخی آثار عنوان کرد: از طرف دیگری اقبال ناشران به نویسندگان زن به دلیل دستمزد کم خانمها نسبت به نویسندگان مرد است. حق التالیفی که گاه به این زنان پرداخت میشود یک سوم رقمیست که به نویسنده مرد پرداخت میشود. زنان به کار دعوت میشوند چون کمتر هزینه صرف شود و بیشتر از آنها کار بکشند.
نویسنده کتاب «خداحافظ قهرمان» با اشاره به اینکه لازم است نگاهی جدی و علمیبدور از هیاهوی تبلیغاتی به این حوزه داشته باشیم عنوان کرد: چیز مهمیکه این پژوهشها به ما نشان داد این بود که نزدیک به ۸۰ درصد این کتابها _منظورم برهه زمانی پژوهش است _ به چاپ دوم نمیرسد که آمار تکاندهندهای است . این یعنی این کتابها یا مخاطب نداشتهاند یا اینکه مدیران میل به تولید داشته و میل به بازتولید نداشتهاند.
از طرف دیگر گاه اتفاقاتی میافتد که نامش تولید است. به عنوان مثال از این کتاب آماری به دست آمد که نشان میداد میزان تولید داستان، خاطره و متون جنگی دیگر چقدر بوده و همچنین کدام نهاد در انتشار آنها فعالتر عمل کرده است. در این ۷ هزار کتاب ۴۷ اثر پیدا کردیم که سه بار با سه اسم مختلف به سه نهاد مختلف واگذار شده بود.این یعنی یک بلبشو. این ۴۷ عدد هم درست است که بین ۷هزارتا عدد کمیبه نظر میرسد اما به هرحال نشان میدهد که این بازار چندان هم نظاممند و جدی نبوده است.
انتهای پیام/
نظر شما